اُحُـد


نمي شود از مدينه و حرم رسول الله گفت از اُحُـد سخني به ميان نياورد كوه اُحُـد يكي از كوه هاي بسيار مهم و مشهور مدينه منوره است كه درشمال شرقي اين شهر قرار دارد و مسافت آن از سطح دريا 200 متر مي باشد. اين كوه به رغم اين كه از ساير كوه ها مستقل است ولي بصورت سلسله جبال طويلي با حدود نه هزار كيلومتر طول و دوهزار كيلومتر عرض بوده و به عبارتي طولاني ترين كوه در شبه جزيره محسوب مي شود. بعضي كوه اُحُـد را حدّ شمالي مدينه منوره و كوه عير را حدّ جنوبي آن دانسته اند كه بر اساس رواياتي، رسول خدا بين اين دو را حرم خويش دانسته اند.از جمله نقل است كه رسول خدا هنگامي كه اُحُـد بروي آشكار شدفرمودند:


«اين كوه ما را دوست دارد و ما نيز آن را دوست داريم. بارخدايا! ابراهيم ـ عليه السلام ـ مكه را حرم قرار داد و من بين دو حرّه را حرم قرار مي دهم.»


نقل است هنگامي كه خداوند بر كوه سينا تجلي يافت، اين كوه از عظمت حق تعالي به شش تكه تقسيم شد; سه قسمت آن در مدينه و سه قسمت ديگر آن در مكه مستقر گرديد و اما در مدينه «اُحُد»، «وَرْقانْ» و «رَضْوي» و در مكه «حِراء» و «ثبير» و «ثور»مي باشد.


همچنين ازپيامبرروايت شده است كه فرمودند: «كوه اُحُـد دري از درهاي بهشت و كوه عير دري از درهاي جهنم است».


در روايتي ديگر آمده است :چهار كوه از كوه هاي بهشتند اُحُـد كوهي است كه ما او را دوست داريم و او نيز ما را دوست مي دارد و كوهي است از كوه هاي بهشت، و ورقان، لبنان و طور نيز كوهي از كوه هاي بهشت هستند».


منطقه اُحُـد شاهد يكي از مهمترين حوادث و رخدادهاي صدر اسلام و در عين حال تأسف بارترين آنها بوده است. معروفيت اُحُـد در تاريخ اسلام، به خاطر نبردي است كه در سال سوّم هجري به وقوع پيوست و منجربه شكستي تلخ گرديد.نبردي كه در آن پيامبر مجروح گرديد دندانهاي مباركش شكست وبسياري از نزديكان و يارانش از جمله عموي بزرگوارش شهيد شدن.همواره فكر ميكردم ديدن يا شنيدن نام اُحُـد براي پيامبر ملال آورد باشد ولي از روايت بر مي آيدكه رسول خدا به اين اسم و مسمّي عشق و محبت مي ورزيد و خداوند نيز در مقابل، اين كوه را از ميان جبال متعدد، مخصوص همراهي آن حضرت در بهشت قرار داده است.




آثار و اماكن تاريخي كوه اُحُـد و اطراف آن


1-مدفن حضرت حمزه و مزار شهداي اُحُـد :

پس از نبرد اُحُـد و شهادت بسياري از سپاه اسلام پيامبر فرمودند: «شهدا را با همان بدن و لباس خونين در منطقه درگيري مدفون سازيد». وعموي بزرگوار خود را به خاك سپردند و هر يك از شهدا رابه تناسب هاي مختلف; از جمله ميزان حفظ قرآن، پيمان اخوت و... در يك قبر با فاصله اندكي از قبر حمزه مدفون ساختند. تعداد شهداي مسلمين را بين 70 تا 81 تن ذكر كرده اند. پيامبر بر جنازه حضرت حمزه عموي بزرگوارشان حاضر شده و به شدت گريستند و فرمودند: «هرگز به مصيبتي سخت تر از اين نرسيدم و هرگز به مصيبت كسي مانند تو گرفتار نخواهم شد». سپس بر جنازه حضرت حمزه و شهداي ديگر نمازگزارده و در هر نماز حمزه را شريك مي نمودند .روايت شده است پيامبر زنان مدينه را فرمودند تا كنار قبر حمزه عزاداري كنند و خود نيز از غم فراق عموي بزرگوار خويش بسيار مي گريست.حضرت فاطمه نيز پس از مرگ پدر، بارها به زيارت حضرت حمزه مي آمده و مي گريستند.





2-جبل العينين يا جبل الرماة :
در جنوب كوه اُحُـد و تقريباً 5/1 كيلومتري آن كوه كوچكي به نام «جبل العينين» يا «جبل الرماة» قرار دارد. اين كوه كه به مثابه تپه اي كوچك است .وجه تسميه آن به «جبل الرّماة» به خاطر تيراندازاني بوده كه پيامبر بر اين كوه مستقر ساخته بودند .همچنين حمزه سيد الشهد در چند متري اين تپه مورد اصابت نيزه قرار گرفت و به شهادت رسيد.




3-محل استراحت رسول خدا پس از نبرد اُحُـد :
در دامنه جنوبي كوه اُحُـد و حدود يك كيلومتري شمال شرقي مقابر شهداي اُحُـد شكافي قرار دارد كه گويند: رسول خداهنگامي كه مجروح شده بودند، به وسيله حضرت علي در اين شكاف پناه گرفتند. اين شكاف كه بصورت غاري بسيار كوچك است، حدود 3 متر ارتفاع، يك متر عرض و به اندازه قامت يك انسان خوابيده طول دارد اين شكاف تقريباً در ارتفاع پنجاه متري از سطح زمين در دامنه كوه اُحُـد قرار دارد.



3- نزول آيات مباركه فسح :

فسح به معناي گشايش در زمين است پيامبر پس از نبرد اُحُـد، در دامنه كوه و در يكصد متري همان شكافي كه هنگام جراحت به وسيله حضرت عـلـي مخفي شده بودند، جهت اقامه نماز ظهر و عصر از صخره كوچكي بالا رفتند و به علت وضعيت نامساعد جسمي خود، نشسته به اقامه نماز پرداختند. در اين حال تعدادي از صحابه نيز براي جماعت بر صخره رفتند ليكن فضاي كافي براي همه نبود لذا خداوند باري تعالي آيات مباركه فسح را به نقل مفسّرين در اين مكان نازل فرمودند:
«اي اهل ايمان، هرگاه به شما گفتند كه در مجالس خود جاي را بر ديگري باز كنيد، امر خدا را بشنويد و چنين كنيد كه خداوند بر توسعه (مكان و منزلت) شما بيافزايد و هرگاه گفتند كه از جاي خود برخيزيد نيز حكم خدا را اطاعت كنيد كه خداوند مقام اهل ايمان و دانشمندان عالم را رفيع مي گرداند و خدا هر چه كنيد آگاه است.»


4-مهاريس :
در بالاي كوه احد شكاف ها و صخره هايي است كه در داخل آن آب باران جمع شده و مورد استفاده قرار مي گيرد. هنگامي كه پيامبر در جنگ احد مجروح شده و در شكاف مذكور در كوه احد و يا در مكان مسجد الفسح به استراحت پرداختند حضرت علي از اين مهاريس به وسيله پوستي، آب آورده و چون بوي بدي داشت پيامبر نتوانستند بياشامند لذا زخم خود را شستند.در روايت ديگري آمده است كه حضرت علي از اين آب بر دستان حضرت فاطمه مي ريخت و فاطمه زخم پدر مي شست ولي خون بند نمي آمد، لذا قطعه حصيري سوزانيده و بر زخم گذاشت.



5ـ قبه هـارون :
در بالاي كوه احد مكان مقدسي قرار داشته كه از دير باز مورد بازديد سيّاحان و زائران بوده است اين مكان كه به «قبه هارون» معروف است، گفته مي شود قبر هارون نبي برادر موسي مي باشد. بنابر روايتي پيامبر فرمودند: «موسي و هارون براي حج يا عمره حركت كردند، هنگامي كه به مدينه وارد شدند از يهود ترسيده، در كوه احد فرود آمدند; در حالي كه هارون مريض بود، موسي براي برادرش در اُحُد قبري حفر كرده و به او گفت: داخل قبر شو كه تو مرده اي، پس هارون داخل شد. در اين حال بود كه، خداوند جان او را گرفت و موسي نيز بر او خاك ريخت. قبه هارون بر بالاي كوه احد بصورت سنگ هاي انباشته شده اي در ابعاد 5/1×1 متر و به ارتفاع 5/1 متر مي باشد. دست يابي به آن بسيار سخت است; چرا كه در بالاترين نقطه كوه قرار دارد. البته بـعـضـي از مـردم سـنگ هايي به عنوان علامت در سمت راست و چپ مسير قرار داده اند كه صعود را آسانتر مي سازد. بعضي نيز در وجود قبر هارون برادر موسي در اين مكان شك كرده و گفته اند كه شخصي به نام هارون در اين مكان بوده و مردم پنداشته اند برادر موسي بوده است.

حرم رسول الله(2)



یکی دیگر از بخشهای مهم و پر فضیلت حرم رسول الله ستونهای قدیمی مسجد می باشد.اين ستونها از شرافت داشتن نام نيز برخوردارند و هر یک از آنها به نامهای خاصی معروف شده اند و این معروفیت نیز به دلیل تاريخچه ایست که از آنها برجای مانده است.


ستونهای مسجدالنبی:
مسجدالنبی اکنون بیش از ۲۱۰۴ ستون دارد اما ستونهای قدیمی در قسمت جنوبی ودرحدود اوليه مسجدواقع شده اند که اکنون با رنگ سفید از بقیه ستونها متمایز شده اند.
1- ستون سریر:
اولين ستون از سمت قبله و متصل به ضريح و ديواره غربى حجره پيامبر است و تسميه سرير از آن جهت است كه تخت حضرت در كنار آن قرار داشت و با تكيه بر آن به پاسخگويى مسائل مسلمين و برآورده ساختن نيازمندى هاى ايشان مى پرداختند.همچينين در اين جا مكان اعتكاف حضرت بوده و برگ بزرگ خرمايى مى گسترانيدند و آن حضرت بر آن دراز مى كشيدند.
۲- ستون محرس:
این ستون در پشت ستون سریر قرار دارد و در مقابل آن دری بوده است که رسول خدا از آنجا به نماز می‌آمده. این ستون به نام امیرالمومنین علی نیز معروف بوده چون علی(ع) در کنار آن مي ایستاده و به محافظت از جان پیامبر می‌پرداخته‌ گفته می‌شود این ستون محل نماز امام علی نیز بوده است واین مساله شهرت بیشتری داشته است. هم اکنون در بالای این ستون نام (السطوانه الحرس) نوشته شده است.

3- ستون وفود:
سومين ستون گرد و مدور از سمت قبله مى باشد (كه بعد از ستون هاى سرير و محرس) به ضريح حضرت (در ضلع غربى) متصل است. اين جا محل جلوس پيامبربراى ديدار با وفود و دسته ها و قبايل عرب بود كه در اين مكان اسلام مى آوردند و يا با ايشان ملاقات مى كردند. قبل از مسقف شدن قسمت صحن مسجد در زمان آنحضرت اين ستون آخرين ستون شبستان از سمت شمال بوده است. رجال و بزرگان صحابه به ويژه بنى هاشم در كنار آن مى نشسته اند و به اين علت به محل آن «مجلس قلاده» نيز گفته مى شد.


۴- ستون توبه:
چهارمین ستون از منبر و دومین ستون از ضريح پیامبر و سومین ستون از قبله است. این ستون به ستون ابولبابه نیز مشهور است. سبب نامیدنش به ستون توبه آن است که، ابولبابه یکی از بزرگان اوس، هنگام غزوه بنی قریظه به درخواست یهودیان به عنوان قاصد نزد آنان رفت، تا هشدار پيامبر را مبنی بر تسلیم بدون قيد وشرط و اخراج ایشان از مدینه به علت پیمان شکنی به اطلاع آنان برساند. ابولبابه دراين مجلس در جواب پرسش آنها كه در صورت تسليم چه اتفاق خواهد افتاد با اشاره به گلوى خود به كشته شدن آنها اشاره كرد. وی بی‌درنگ از این اقدام پشیمان شد و در بازگشت سوگند خورد که هرگز در سرزمینی که در آن به پیامبر خیانت کرده است، دیده نشود. ابولبابه یکسره به مسجدالنبی آمد و خود را به یکی از ستونهای مسجد بست، تا شاید خداوند گناه وی را ببخشد یا اینکه مرگ او فرا رسد. او در مجموع شش شبانه روز به آن ستون بسته شده بود و در این مدت تنها همسر او برای اقامه نماز دستان وی را باز می‌کرد و دوباره بعد از نماز او را می‌بست.اصحاب پیامبر نزد آن حضرت رفتند و از او خواستند تا از گناه ابولبابه درگذرد. پیامبر فرمود: اگر او پیش من می‌آمد، از خداوند برای او طلب آمرزش می‌کردم. اما اکنون مستقیما به خداوند پناه جسته و باید از جانب او مورد عفو و بخشش قرار گیرد. سرانجام به هنگام سحر خداوند با این آیات توبه او را پذیرفت:( و بعضی از آنان به گناه نفاق خود اعتراف کردن که عمل صالح و ناصالح هر دو را به جای آوردند، باشد که خداوند توبه آنان را بپذیرد، که البته خداوند آمرزنده و مهربان است.) وقتی خبر به گوش مسلمانان رسید، به سوی مسجد شتافتند تا او را باز کنند. ولی او گفت: باید رسول خدابا دستهای خود مرا باز کند و حضرت نیز به مسجد آمدند و او را باز کردند.همچنين نقل است پيامبرنوافل (نمازهای مستحبی) خویش را نزد آن ستون به جای می‌آوردند و گاهی نیز نزد آن اعتکاف می‌کردند. در روایت شیعه خواندن نماز و دعا و عبادت نزد این ستون بسیار سفارش شده است.

۵- ستون قرعه، عایشه، مهاجرین:
سومین ستون از منبر و سومین ستون از ضريح پیامبر و سومین ستون از قبله محسوب می‌شود. اکنون بر بالای آن نام (اسطوانه العایشه) نوشته شده است. عايشه از پیامبرروايت كرده که در مسجد زمینی است پیش این ستون ، که اگر مردم می‌دانستند بر آن قرعه می‌زدند (یعنی برای نشستن کنار آن و نماز خواندن در آن جا قرعه‌کشی می‌کردند). به این جهت به آن ستون قرعه گفته می‌شود و چون مهاجرین معمولا کنار این ستون می‌نشستند به آن ستون مهاجرین نیز می‌گفتند. وجه تسمیه آن به اسطوانه‌العایشه به آن خاطر است که عایشه درباره اهمیت این ستون برای عبدالله بن زبیر صحبت کرد و عبدالله بلند شد و کنار آن ستون نماز خواند.

۶- ستون حنانه:
قبل از اینکه در مسجدالنبی منبری برای رسول خدا(ص) ساخته شود، ایشان به هنگام سخنرانی، به درختی که در سمت غربی محراب بود تکیه می‌دادند و صحبت می‌کردند. هنگامی که برای ایشان منبری ساخته شد و آن حضرت برای صحبت کردن بر آن منبر نشستند، گفته می‌شود از آن درخت صدایی شبیه به ناله بلند شد، که گویی درخت در فراغ آن حضرت سر داده بود. بیشتر اصحاب با شنیدن این ناله گریه کردند. آن حضرت از منبر فرود آمدند دست ملاطفت در بر آن درخت کشیدند؛ آنگاه درخت آرام شد. درخت یاد شده را با این دلیل حنانه (یعنی: بانگ شتر ماده‌ای که از بچه خود جدا می‌شود ) نامیدند.پیامبر دستور دادند تا حفره‌ای کنده که آن درخت را دفن کنند. بعدها در توسعه مسجدالنبی این درخت به دست ابی‌بن کعب افتاد و آن را هرگز از خود جدا نکرد. ماجرای صدای درخت، از بیش از صد نفر از اصحاب حضرت رسول نقل شده است. اکنون نام دیگر این ستون (الجزعه) است و محل آن در سمت غرب محراب (یعنی از محراب به سمت منبر) قرار دارد و با میله‌های مسی مزین است.



۷- ستون مربعة القبر یا مقام جبرئیل:
این ستون بدان جهت مقام جبرئیل می گویند که ملک مقرب از آنجا بر رسول خدا(ص) وارد می شود و خدمت آن حضرت می رسید. اینجا در ورودی خانه حضرت فاطمه زهرا(س) نیز بوده است. نام دیگر آن “اسطوانة مربعة القبر” است که اکنون در داخل حجره شریفه واقع است و قرنهاست که قابل دسترسی نیست. و به روایتی، قبر حضرت فاطمه(س) در این قسمت است. همچنین پیامبر چهل روز صبحگاهان کنار این در می رفت و خطاب به اهل خانه امیرالمومنین(ع) می فرمودند:”السلام علیکم یا اهل البیت”.



۸- ستون التهجد:
اين ستون در انتهای دیوار شمالی خانه حضرت فاطمه واقع است ودر زمان پیامبر خارج از مسجد بوده ودر آن محرابی كوچكي به همين نام قرار دارد كه حضرت فاطمه زهرا در اين محل شب زنده‌داری مي‌كرده همچنين گفته مي‌شود كه جای خواندن نماز شب پيامبر بوده و حضرت رسول برخی شبها در اینجا اقامه نماز شب می فرمودند. کسی که در این محراب بایستد سمت چپ او باب جبرئیل و سمت راست او مقام جبرئیل است.


۹- ستون مخلقّه:
این ستون نشانگر نمازگاه پیامبر بوده و به (اسطوانه المخلقه) شهرت دارد. از تمامی ستون‌های به محراب پیامبر نزدیکتر است و کمی از محراب آن حضرت جلوتر می‌باشد. و وجه تسمیه آن به این خاطر است که عطر و خلوق بر آن می‌سوزاندند تا مسجد خوشبو شود. روایت شده که پیامبر(ص) پس از تغییر قبله بیش از 10 روز در آنجا نماز به جای آورد. در حال حاضر ستونهای روضه شريفه مرمر پوش و با آب طلا تزيين شده است.